عییییییییددددددددددمممممممممممممبببببااااااااارررررررکککککککککک
روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . نام احمد نام جمله انبیاست / چون که صد آمد نود هم پیش ماست از مناره پنج نوبت پر خروش / نام احمد با علی آید به گوش روز و شب گویم ...
نویسنده :
فاطمه
21:24